ﺳــﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﮐــﺎﺭ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎﺗﯽ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ …
ﺑﯿﺴﮑﻮﺋﯿﺖ ﺭﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻮ ﭼﺎﯾﯽ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﺮﻡ ﺑﺸﻪ ﻭﻟﯽ ﻭﺍ ﻧَﺮﻩ !! :|

*

*

*

به  بعضی از این پسرا باید گفت  تو برو یه کلیپس  بخر   بزن  به  شلوارت

 

تا نیاد  پایین   مارک  شورتت  پیدا   نشه

*

*

*

برو ادامه مطلب زووووووووود.آرام

 

 

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 26 دی 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

https://fbcdn-sphotos-a-a.akamaihd.net/hphotos-ak-prn1/t1/s403x403/1560752_261538444003731_1152156828_n.jpg

واقعا  :ِD

*

*

*

بقیشمممممممممممم توی ادامه مطلبه  اخم نکن تنبل خرجش یه کیلیک بابا  خخخخ

میبینمت تو ادامه مطلب



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 24 دی 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

وای باورم نمیشه همش یه سو تفاهم بود

هر دومون توی این قهر اذیت شدیم ولی بیشتر قدر همو دونستیم

اره دیگه برگشتم با عشقمممممممممم

چشم حسودا کووووووووووور

دوستون دارم

امیدوارم همه به عشقاشون برسن

 



تاريخ : دو شنبه 23 دی 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

شمردن ستاره ها سخت نیست ،

اگر تو بگویی ؛

به اندازه ی ستاره های آسمان دوستم داری...

 

*

*

*

هنوز کسی  نمی داند که...

 

 

 

 چوپان قصه هایمان دروغ میگفت

تا تنهایی اش بشکند ..!

.

.

.

 

آ آ آ آ آ آ آ آی مَردم !

گرگ گوسفندهای مرا هم خورد ..!

 

*

*

*

زندگی رو زیاد جدی نگیر!!

هیچکس تا به حال زنده از زندگی بیرون نیامده ...

*

*

*

اینم مثه پستای دیگه تموم شد :*



تاريخ : یک شنبه 22 دی 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

بازم سلامممممممممممممم

پستای قبلیو که میبینم اصا باورم نمیشه جدا شدیم :(

شاید .....نه امکان نداره

اخه  من همه کار براش کردم 

خیلی دوسش داشتم

اصا دیگه هیچی مهم نیس

 دستمام نمیدونه چی تایپ کنه .....

وبلاگمو نساختم که نظراش بره بالا ساختم تا حرف دلمو .....

اخه مگه میشه دلشکستگی من این همه عذابم توی چهر تا کلمه سرد گفته بشه؟

هه

بیخیال این پستم بلخره مثل بقیه پستا باید تموم بشه

تموم شد

 



تاريخ : شنبه 21 دی 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

میدونستم آدما عوض میشن

ولی .....ولی

تو یه فرشته بودی ......

شایدم آدم بودی  و من نمیدونستم 

(نمیدانستم سیاهی چشمانت به قلبت هم سرایت میکند)

گریه



تاريخ : پنج شنبه 5 دی 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

نمی دانم تو می خوانی ز چشمم حرفهایم را نمی دانم تو می بینی نگاه بی صدایم را که می گوید بدون مهربانیهای بی حدت... بدون عشقتو، هیچم..

http://picup.a-w.ir/uploads/13667887745.jpg

کدام عضو مرد است که هیچ استخوانی ندارد، پررنگ است، دوست دارد تلمبه بزند و در عشق بازی نقش مهمی دارد؟............. اون عضو، «قلب» است، البته نظر شما هم محترم است

http://69e.ir/uploads/posts/2013-07/1373992348_eyes-boy.jpg

اگه بتونی دیگری رو همون طور كه هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی ، عشق تو واقعی است


دلم می خواهد نامت را صدا كنم !
یك طور دیگر!
جوری كه هیچ كس صدایت نكرده باشد !
یك طور كه هیچ كس را صدا نكرده باشم !
دلم می خواهد نامت را صدا كنم !
یك طور كه دلت قرص شود كه من هستم ,
یك طور كه دلم قرص شود كه با بودن من ، تو هم هستی ‌!
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
من كسی را كه مرا بخاطر خوبی هایم می خواهد نمی خواهم ، كسی را می خواهم كه با دانستن بدی هایم بازهم مرا می خواهد
 
 
 
 
 
 
 
 


تاريخ : پنج شنبه 28 آذر 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

 

وقتی از پشت بغلت میکنم  وقتی فقط فاصله بینمون یه پیرهنه از تموم دنیا بیشتر میخوامت :*

*

*

*

وقتی عصبیم وقتی خودمو الکی لوس میکنم

بدون قلبی که بشکنه حتی اگه تعمیرشم کنی جای زخماش میمونه اگه عاشقمی باید جای این زخما رو تحمل کنی نه اینکه ازشون فرار کنی

*

*

*

*

*

 

وقتس تورو دارم وقتی فقط عشق تو کارمون اون لحظه هاس که لحظمو به هیچی نمیدم :*

*

*

*

اسب سواریم دوس دارممممممم خخخ اینم باید ببریم :p

*

*

*

وقتی من خودمو لوس میکنمو تو میخندی :P

*

*

*

قرمزی عشق من با چشمای مشکی تو قشنگ ترین ترکیب دنیاست :*

*

*

*

این توضیح ندارم زشته خخخخخخخخخ

*

*

*

خب دیگه تموم شد :P



تاريخ : شنبه 16 آذر 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

salaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam

ye khabare khob

albate bebashkhid kheyli dir etela resani  mikonama

khkhkhkhkhkhkh

ejghammmmmmmmmmmmmmmmmmmmm

afshinam

baz ba hamim

vay kheyli dosesh daram

baram doa konin  hame chi khob bemone

bos booooooooos

felan babay dosaye man



تاريخ : جمعه 8 آذر 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

مورد داشتیم پسره رفته خواستگاری جوراباشو پای بابای دختره دیدهاخم

*

*

*

مرد : عزیزم اگه بفهمی با صمیمی ترین دوستت رابطه دارم چیکار میکنی ؟

زن : میفهمم همجنسگرایی ....!




یعنی دمش گرم ...

:)))))))))))))

*

*

*

ابروی خر رو برداری آهو میشه ؟

نه خدایی میشه ؟

نمیشـــــــــــــــــه دیگه !




نکن برادر من نکن !!!

*

*

*

واحدهاي پولي ايران :
ريال ، تومان ، چسب زخم ، رنگارنگ ، آدامس شيک و خورده ندارم(^ــــــ^)

*

*

*

پسره تو پروفایل دختره نوشته بود :




تــــــــولدت مبــــــــــــــارک




ایشاالله 9383728978 ساله بشی




یعنی خلاقیت شماره دادنش نابودم کرده ..خنده

*

*

*

مورد داشتیم ساپورت واسه دختره گشاد بودهمردد

*

*

*

مـــــــــــــــــــورد داشتیم

طرف با دست راستش زنجیر میزده

با دست چپش اس ام اس میداده (عشقم منو دیدی ) !!!!متعجب

*

*

*

امروز توتاکسی بودم داشتم عکسای گوشیمو میدیدم
رفتم رو عکس بعدی
یارو میگه بزن عکس قبلیو من کامل ندیدم....
حریم خصوصی درحد پشم گوسفند....مهر شده

*

*

*

آرام



تاريخ : چهار شنبه 29 آبان 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

داره بارون میاد :)

خب که چی مثلا باید بگم هوای دونفره میخوام؟

نه جونم این چیزا دیگه مال من نیس:)

خیلی وقته قیده بارون و عشق و از اینجور چیزا رو زدم

نمیگم برا تو بده جونم :)

ولی حواست باشه:)

اگه میگم حواست باشه نه نصیحت میکنم نه عقده ای ام فقط....فقط میگم .....که خدا نکرده یه روزی .... اگه بارون اومد مثه من با چشمای بی احساس نگاش نکنی :)

آره جون من ;)



تاريخ : دو شنبه 27 آبان 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

سلام

خوبین؟

انقد این مدت اعصاب خوردی داشتم که دیگه نشده سر به وبلاگم بزنم

نمیدونم چرا دیگه حوصله هیچ کاری ندارم :(

از تنبلی نیست میدونم :)

از .....

ولش کن :( نگم بهتره

کاش میشد بزنی زیر همه چیو بری :(

کاش میشد بری یه جای دور :(

اصا... اصا...کاش میشد یکی باشه این کاش ها رو بش بگی:( بعد بغلت کنه بگه من همشون و برات میسازم :(

هعی بیخیال اینم زندگی ماست



تاريخ : دو شنبه 20 آبان 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

به سلامتی همه مامان بزرگا !

بقیش ادامه مطلبه رفتی نظر بدی ها خجالتی



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 5 مرداد 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

چند روز پیش تو خیابون بودم دیدم یه پرایده مث قورباغه ورجه ورجک میکرد و میرفت بعد که از اومد از کنارم رد شد فهمیدم میشه رو سیستم صوتی هم پراید بست :))
.
.
.
.
.
یه دخترای فامیلمون تا 10 سال تو سن 18 سالگی مونده بود چون هر وختی از خودش یا مامانش سنشو میپرسیدیم میگفت 18 سالمه :|
بعد که شوهر کرد یهو شد 28 سالش :|

 

بقیش تو ادامه مطلبه از دسش ندینا



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 26 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

اتومبیل مردی که به تنهایی سفر می کرد در نزدیکی صومعه ای خراب شد.
مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئیس صومعه گفت : «ماشین من خراب شده. آیا می توانم

شب را اینجا بمانم؟ »
...
......

رئیس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به

او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر کردند.
...
شب هنگام وقتی مرد می خواست

بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای که تا قبل از آن هرگز نشنیده بود . صبح فردا از

راهبان صومعه پرسید که صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی

گفتند:

« ما نمی توانیم این را به تو بگوییم .

چون تو یک راهب نیستی»

مرد با نا امیدی از

آنها تشکر کرد و آنجا را ترک کرد.

چند سال بعد ماشین همان مرد بازهم در

مقابل همان صومعه خراب شد .

راهبان صومعه بازهم وی را به صومعه دعوت کردند

لبخندبقیش تو ادامه مطلبه



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 26 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

سلااااااااااااااااااااااااااااام

خوبین؟

وای ببخشید این چند روزه نتم قطع بود

نشد مطلب بزارم

  منتظر نظرتون هستم

بابای



تاريخ : جمعه 21 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

دلتنـــــــــــــــــگی

عین آتش زیر خاکــــــستر است

گـــــــاهی فـــــــکر میکنی تمـــــــــام شده

امّـــــا یــک دفــــعه

همه ات را آتــــش مـــــــــــیزند . .

*

*

*

دلتنگ که باشی ،

آدم دیگری می‌شوی

خشن‌تر.. عصبی‌تر.. کلافه‌ تر و تلخ‌ تر

و جالبتر اینکه ، با اطرافیان هم کاری نداری

همه اش را نگه میداری و دقیقا سر کسی خالی میکنی ،

 

 

 بقیش تو ادامه مطلبه

که دلـتنگ اش هستی...



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 15 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

من در میان مردمی هستم که باورشان نمیشود تنهایــــم میگویند خوش بحالت که خوشحالی نمی دانند دلیل شاد بودنم باج به آنهاست برای دوست داشتن مــــــــن...



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 13 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

عشق و آرامش

استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى كه

خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌كنند و سر هم داد می‌كشند؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاگردان فكرى كردند و یكى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از

دست می‌دهیم.
*************************
بقیش ادامه مطلبه خیلی قشنگه از دسش ندین



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 10 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

دختر بچه ای از برادرش پرسید:معنی عشق چیست ؟؟
برادرش جواب داد :عشق یعنی تو هر روز شكلات من رو ،از كوله پشتی مدرسه‌ام بر میداری ،و من هر روز بازهم شكلاتم رو همونجا میگذارم..



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 8 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

SaliJooN.Info - گروه اینترنتی سالیجون

یا امام زاده بیژن این چیه؟



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 6 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

دعــای خیـر مادر در کنج خانه سالمندان فرزنـد را شرمنده می کند.

ادامه مطلب دردش بیشتره



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 6 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

مـــــــا، نســـــلی هستیم کــــه، بهـــــــترین حــــــــرفهــــــای زندگــــــیمان را نگفتیـــــم… تایــــــپ کردیـــــــــم

 ادامه مطلبو عشقه



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 5 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام جیگلای من

خوبین؟

وای ببخشید که انقد دیر آپ کردم 1 ماه اینترنتم قطع بود

نتونستم بیام

 یه خبر خوب

نه نه شوهر نکردم

عربی نیافتادم هورااااااااااااااااااااااااااااااااا

امروز که کارناممو گرفتم دل تو دلم نبود 

خب دیگه فدای همتون

منتظر نظراتونم هستم بابای

 



تاريخ : چهار شنبه 5 تير 1392 | | نویسنده : نیلوفر |
تاريخ : یک شنبه 29 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

لعنتی هرچه داشتم رو کردم! اما تو… اسیر نشدی… سیر شدی! .

ادامه مطلب یادتون نره



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

عكس العمل دخترها وقتي واسشون شارژ ميفرستي:

   هزار توماني= وای مرسي عزيز   

دو هزار توماني= واي؛وای مرسي گلم؛فدات ش

پنج هزار توماني=وای ،قربونت برم؛عجيجم؛نفسم؛عقشم

ده هزار توماني=واي مرسي نفسم؛قربوووونت بشم؛عمرم؛گلنازم؛كجايي    بغلت      كنم اصلا بوست کنم ، بندازمت رو تخت .. + 18
بيست هزار توماني=نه ديگه؛هيشكي ديگه اينقدر احمق نشده كه شارژ بيست هزار توماني بفرسته!

منتظر جوابهای دندان شکنم...

#

#

#



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 23 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

 

                              درد من

 



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 22 ارديبهشت 1398 | | نویسنده : نیلوفر |

وقتی دست فشردیم و قول دادیم … فقط دست تو مردانه بود و قول من !

بفرمائین ادامه مطلب



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 22 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

یک دسته راهزن جلوی یک اتوبوس را می گیرند. سردسته شون میگه همه پیاده شین!
یک دختر کوچولو مادر بزرگ شو نشون میده میگه: ببخشید، مادر بزرگ من هم پیاده شه؟ آخه ۸۰ سالشه.
راهزن: وقتی میگم همه یعنی همه!
همه پیاده میشن.
راهزن: همه مردها وایسن سمت چپ، همه زنها سمت راست.
دختر کوچولو میگه: ببخشید، مادر بزرگ من هم وایسته؟ آخه ۸۰ سالشه.
راهزن میگه: وقتی میگم همه یعنی همه!
همه دستورشو انجام میدن.
راهزن میگه: مردها همه پولهاتون را درآرین بندازین جلوی پاتون. زنها همه لخت شین!
دختر کوچولو میگه: ببخشید، مادر بزرگ من هم لخت شه؟ آخه ۸۰ سالشه.
راهزن میگه: وقتی میگم همه یعنی همه!
راهزن ادامه میده میگه: همه زنها برین پشت اون درختها میخواهیم به همه تجاوز کنیم!
دختر کوچولو میگه: ببخشید مادر بزرگ من آخه ۸۰ ......

مادر بزرگ داد میزنه سر دختر میگه: خفه شو دیگه، وقتی میگه همه یعنی همه



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 20 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

سلام بچه ها

ببخشید اگه دیر آپ کردم

بخدا هم امتحانام شروع شده

هم سرعت نت خیلی پایینه 

یه ساعت مطلب مینویسم بعد که میزنم برا ارسال همش میپره




تاريخ : جمعه 20 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

بزرگترین اشتباه ما این است که : گاهی‌ آدم‌ها رو ؛ بسیار طولانی تر از چیزی که لیاقتش را دارند ، در زندگی‌مان نگاه می‌داریم …



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 14 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

 

من که سکته کردم وای وای آلوچه سبز با نمککککککککککککک



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

ادامه مطلب و از دست ندین



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

گاهی احساس میکنی که اگه وقت بذاری و به یه سیب زمینی پخته عشق بورزی، بیشتر جواب میده تا به بعضی آدما

 



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 10 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

آنها فقط از «فهمیدن» تو می‌ترسند.

از «تن» تو- هر چقدر هم که قوی باشد- ترسی ندارند.

از گاو که گنده‌تر نمی‌شوی، میدوشندت!

از خر که قوی‌تر نمی‌شوی، بارت می‌کنند!

از اسب که دونده‌تر نمی‌شوی، سوارت می‌شوند!،

اما آنها فقط از «فهمیدن» تو می‌ترسند



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

آنجا ببر مرا که شرابم نبرده است.

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

کودک با بغضی در دل از مدرسه تعطیل شد...


درس امروز مدرسه :  " بابا نان داد"!!

 

 حتما ادامه مطلبو ببین



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 6 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

تا زنده ام می نشینم به انتظارت شاید هم نیایی … من کارم را می کنم …

 فک کردی ادامه مطلب ندارما؟

خیال کردی برو ببین چه خبره



ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 6 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |

مردم ایران دو دستَن:
یه دسته فکر می کنن عکاسن و دسته دوم فکر می کنن مانکن ؛
مصیبت وقتیه که این دو دسته به هم میرسن

برو ادامه مطلب تا حسابی بخندی



ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1392 | | نویسنده : نیلوفر |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد
.: Weblog Themes By BlackSkin :.



کد موزیک